حسین جان

۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر آیینی» ثبت شده است

.


سقا! بگو که حضرت خالق خودش تو را ..
وقتی که خلق کرد، چه مدت نگاه کرد ... ؟!


#قمر_بنی_هاشم

  • غلام حسین

روز ازل چون زدند قرعه ی مردی؛
قرعه در آمد به نام حضرت عباس ...

#قمر_بنی_هاشم

  • غلام حسین

.

باشد مهندسی حرم بهر دیگران
حمال صحن عرشی تو گر شوم، بس است ...

جانم #حسن_جان

  • غلام حسین

.

نام ارباب خودش مظهر اسماء خداست ،
ذکر العفو، "حسین جان" بشود، خوب ترست ..


#حسین_جان

  • غلام حسین

شکاف کعبه ثابت کرد بر خلق ..
خدا هم بهر حیدر سینه چاک است !


#هو

  • غلام حسین

رخ پیش از آفتاب مکن عاری از نقاب ؛
ترسم نماز صبح جهانی قضا شود ...


#حسین_جان

  • غلام حسین

حسین جان ..


سالها گریه به تو جرم تلقی میشد ؛
گریه هر شب ما برکت " روح الله " است ..

  • غلام حسین

.

مست کردم که دم از حیدر کرار زنم

مست کردم که کمی نام علی جار زنم


110 بارعلی گفته ام وغوغاکرد

تسبیح ١٠٠ عددی ١٠ عددی کم آورد


گفتم ازچشم بگویم پی ابرو رفتم

رو نمایان شده و باز من از رو رفتم


نه فقط اینکه یدالله است و عین الله است

المثنی تمام صفت الله است


...

  • غلام حسین

.

چه نمازی بشود جنت اعلی وقتی ؛
تو موذن شوی و شیخ جماعت، پدرت ....


#حسین_جان

علی بن الحسین علیما السلام

  • غلام حسین

.

بهر درمان از چه رو سوی طبیبان میروی ؟!
خرده نان سفره زینب (س) کفایت می کند ..


#عقیله سلام الله علیها

  • غلام حسین