با شیر، طعم روضه تان را چشیده ام
وقتی سری به چشم تر مادرم زدی ...
#حسین_جان
تا که انگور شود می، دو سه سالی بکشد
تو به شش ماه شدی ناب ترین
باده عشق ...
#باب_الحوائج
نذر کرده ام
صد دور تـسبیح
"اهدنا الصراط المستقیم" بخوانم
شایَد ایـن بار
مسیــرَم به کربلایت افتاد....
#حسین_جان
لطف حسین با همگان فرق می کند
مهرش به سینه با دل وجان فرق می کند
در کربلا خدای حسین است روضه خوان
خون گریه کن که مرثیه خوان فرق می کند
در زیر قبه اش به اجابت رسد دعا
برلامکان قسم که مکان فرق می کند
با اشک چشم دست به سویش دراز کن
زیرا که اشک وسوز نهان فرق می کند
هرلذتی بود به تب نوکری او
عیشی که با نشاط جهان فرق می کند
برروی سینه اش بودآن طفل شیر خوار
با جمله کودکان جهان فرق می کند
یکباره پیر شد زغم اکبرش حسین
پیدا بود که داغ جوان فرق می کند
نام حسین لرزه به دلها در افکند
آخر حسین با همگان فرق می کند
چون حر بر آستانه ی او روی کرده ام
زیرا برای توبه مکان فرق می کند..
#حسین_جان
با همین سوز که دارم بنویسید حسین
هرکه پرسید ز یارم بنویسید حسین
ثبت احوالِ من از ناحیه یِ ارباب است
همه ی ایل و تبارم بنویسید حسین
هرکه پرسید چه دارم دگر از دار جهان
همه یِ دار و ندارم بنویسید حسین
گلشن و باغ و بهشتم بخدا روضه ی اوست
همه یِ باغ و بهارم بنویسید حسین
محمود ژولیده (باتخلص)
#حسین_جان ..